41مسدود ساخت.
سعود به سال 1224 ه . از باديهنشينان تعداد پانزده هزار وهّابى گرد آورد و به قصد تسخير قطعۀ «جفير» بر فراز نهر فرات همّت گماشت و سپاه بيست هزار نفرى سليمان پاشا - امير جدّه - را تار و مار ساخت.
سعود از اين پيروزى سرمست شده، به قصبۀ «سراج»، كه در مجاورت قلعۀ جفير قرار داشت، حملهور گرديد.
به دنبال شكست سليمان پاشا، حاج محمّد آغا كه از اعيان «رَقّه» و از صاحب منصبان عالىرتبه بود، از طرف عبداللّٰه پاشا - والى رقّه - به فرماندهى ده هزار سپاه مجهّز به سوى سعودبن عبدالعزيز هجوم برد. در نخستين حمله، سپاه وهّابيان را مغلوب و منكوب نمود و بسيارى از آنها را گردن زد و حدود دويست شتر به غنيمت گرفت.
سعود پس از اين شكست كمرشكن، بازماندههاى سپاه شكست خوردهاش را يكجا گرد آورد و آنها را از نو متشكّل ساخت و به كاروان حجّاج مصرى شبيخون زده، صدها انسان بىگناه را به قتل رسانيد و يا به اسارت گرفت.
«شريف غالب» كه پس از درگذشت شريف سرور به امارت مكّه منصوب شده بود، به برادرش شريف عبدالعزيز مأموريّت داد تا چپاولگرانى را كه به قتل و غارت قافلههاى مصرى دست يازيده بودند، قلع و قمع نمايد.
شريف عبدالعزيز با هر فرقهاى از وهّابيان مواجه گرديد مردانه جنگيد و آنان را پريشان و پراكنده ساخت، ولى پيش از آنكه وارد قلعۀ درعيّه شود به مكّه بازگشت.
شريف غالب تأكيد داشت كانون وهّابيت را، كه در درعيّه هر لحظه شعلهورتر مىشد، خاموش نمايد. از اين رهگذر، از كار كرد شريف عبدالعزيز كه