42ناكرده باشيد. بعد از آن خواجه اين آيه برخواند كه مفهومش اين است: همچنان كه بيافريديم به ابتدا خلقان را، باز زنده گردانيم، و اين وعده است كه كردهايم. به درستى كه ما اين خواهيم كردن. پس اوّل كسى كه وى را جامه پوشانند ابراهيم پيغمبر بود، و بعد از آن بفرمايند تا مردانى چند از اصحاب من، جمعى را از جانب راست و جمعى را از جانب چپ ببرند. من گويم: ايشان يارگان منند. گويند: همين كه تو از ميان ايشان بيرون رفتى و از ايشان جدا شدى ايشان مرتد شدند، به پاشنههاى خود باز پس رفتند، همچنان كه از كفر در اسلام آمدند، بعد از تو دگر با كفر شدند و پاى باز پس گرفتند. من در آنحالت گويم همچنانكه بنده صالح عيسى مريم گفت كه: من بر ايشان گواه بودم مادام تا در ميان ايشان بودم. چون قبض روح من كردى تو نگهبانى برايشان، و تو بر هر چيزى گواهى. اگر ايشان را عذاب كنى بندگان تواند و اگرايشان را بيامرزى تو عزيزى و حكيمى.
پس بخارى گفت روايت از قبيصهكه او گفت: هُمُ الْمُرْتَدّونَ الّذينَ ارْتدُّوا علي عهدِ أبي بكرِ فقاتَلَهُمْ أبوبَكر، يعنى آن طايفه مرتد از اصحاب آنها بودند كه در زمان ابى بكر مرتد شدند، و ابوبكر با ايشان كارزار كرد. [بخارى: 142/4].
و همچنين در فتوح ابن اعثم كوفى وارد شد و در ساير تواريخ مورّخان كه درزمان رسول، منافقان بسيار بودند، لكن اظهار نتوانستند كرد. چون رسول صلّى الله عليه و آله متوفّى شد، جمله آن نفاق مكتوم مخفى اظهار كردند. منافقان بسيار درمدينه و حوالى آن ظاهر شدند؛ و هم بخارى گويد: رسول صلّى الله عليه و آله فرمود:لاتَرْجِعوا بعدي كُفّاراً [20] يَضْرِبُ بعضُكُم رِقابَ بعضٍ [بخارى: /1 38] - و رُوِي ضلالاً [مسند احمد: 76/4].
يعنى: بعد از من مگرديد كه بعضى از شما گردنهاى بعضى زند، يعنى چنين مىكند؛ و به روايتى ديگرآمده كه: گمراه مشويد پس از من.
و نيز ابونعيم حافظ اصفهانى آورده است،كما روى الصّالحانى عن أبى سعيد