28
لسان العرب ذيل ريشه «م ك ك» معانى مختلفى آورده است: 1 يكى اين كه از «مكُّ الفصيل» باشد، بدين معنا كه فرزند تمام شير مادر را بنوشد كه در اين صورت شير مادر كاهش خواهد يافت. وجه تسميه اين است كه آب مكه كم است. ديگر اين كه از مادۀ «مَكُّ» باشد به معناى ازدحام؛ بدين مناسبت كه انسانها در مكه ازدحام مىكنند، همچنين به دو معناى نقص و هلاكت هم اشاره دارد.
دو معناى نقص و هلاكت در قاموس المحيط هم بيان شده است. 2 در كتاب المصباح المنير به تفاوت ميان مكه و بكّه اشاره شده و چنين آمده است: 3 ممكن است مراد از بكّه، بيتالحرام و كعبه باشد و مراد از مكه، اطراف بيتالحرام كه همان حريم حرم خواهد بود.
بنابراين مىتوان گفت كه به طور كلى مكه، از نظر لغت داراى معانى ذيل است:
نقص، هلاكت، نقصان آب و ازدحام جمعيت. احتمال دارد كه معناى نقصان آب وجهى از همان معناى نقص باشد؛ بنابراين معانى لغوى مكه سه معنا بيش نيست؛ نقص، هلاكت و ازدحام جمعيت.
اما آنچه كه مورد اتفاق تمامى اهل لغت است دو معناى نقص و هلاكت است. اگر معناى اول دلالت بر كاهش و ريزش گناهان دارد، اشاره به شرافت و عظمت اين شهر الهى دارد. و اگر هلاكت از معانى لغوى مكه است و نشان از هلاكت و نابودى ظالمان و متجاوزان دارد، اين نيز دليلى واضح و روشن بر حرمت و امنيت شهرى است كه خداوند آن را مقدس و عظيم قرار داده است. نكتۀ جالب توجه اين است كه ميان معانى لغوى و مضامين رواياتى كه دربارۀ نامهاى مكه آمده، مناسبت و مشابهت وجود دارد.
2 . اسرار نامهاى مكه
شهر مكه مهمترين، شريفترين و باعظمتترين شهرهاى جهان اسلام است كه