92بنابراين، تربيت يافتۀ چنين خانوادهاى، كسى كه از دورانِ پس از شيرخوارگى، تحت تربيت بزرگترين فرشتۀ جهان قرار گيرد؛ حتماً بايد موحد بوده و لحظهاى از جادۀ توحيد كنار نرود.
امين قريش در كوه حرا
كوه حرا، در شمال «مكه» قرار دارد. به فاصلۀ نيم ساعت مىتوان به قلۀ آن صعود نمود. ظاهر اين كوه را تخته سنگهاى سياهى تشكيل مىدهد و كوچكترين آثار حيات در آن ديده نمىشود. در نقطۀ شمالى آن، غارى است كه انسان پس از عبور از ميان سنگها مىتواند به آن برسد، كه ارتفاع آن به قدر يك قامت انسان است. قسمتى از داخل غار با نور خورشيد روشن مىشود؛ و قسمتهاى ديگر آن در تاريكى دائمى فرو رفته است.
ولى همين غار، از آشناى صميمى خود، شاهد حوادثى است؛ كه امروز هم مردم به عشق استماع اين حوادث از زبانِ حال آن غار، به سوى او مىشتابند و با تحمل رنجهاى فراوان، خود را به آستانۀ آن مىرسانند كه از آن، سرگذشت «وحى» و قسمتى از زندگى آن رهبر بزرگ جهان بشريت را استفسار كنند. آن غار نيز با زبان حال خود مىگويد:
اين نقطه عبادتگاه «عزيز قريش» است. او شبها و روزها، پيش از آنكه به مقام رسالت برسد، در اينجا بسر مىبرد. وى، اين نقطۀ دور از غوغا را به منظور عبادت و پرستش انتخاب كرده بود. تمام ماه رمضانها را در اين نقطه مىگذراند، و در غير اين ماه گاه بيگاهى به آنجا پناه مىبرد. حتى همسر عزيز او مىدانست كه هر موقع عزيز قريش به خانه نيايد، به طور قطع در كوه «حرا» مشغول عبادت است؛ هر موقع كسانى را دنبال او مىفرستاد، او را در آن نقطه در حالت تفكر و عبادت پيدا مىنمودند.
او پيش از آنكه به مقام نبوت برسد؛ دربارۀ دو موضوع بيشتر فكر مىكرد:
اول: او در ملكوت زمين و آسمان به تفكر مىپرداخت. در سيماى هر موجودى نور خدا، قدرت خدا و علم خدا را مشاهده مىكرد، و از اين طريق روزنههايى از غيب به روى خود مىگشود.