93دوم: دربارۀ وظيفۀ سنگينى كه بر عهدۀ او گذارده خواهد شد، فكر مىكرد. اصلاح جامعه در آن روز با آن فساد و انحطاط در نظر او كار محالى نبود، ولى اجراى برنامۀ اصلاحى نيز خالى از رنج و مشقت نبود. از اين لحاظ، فساد زندگىِ مكيان، و عياشى «قريش» را مىديد و در نحوۀ اصلاح آنان در فكر فرو مىرفت.
از پرستش و خضوع مردم در برابر بتان بىروح و بىاراده متأثر بود و آثار ناراحتى در چهرۀ او نمايان مىشد، ولى از آنجا كه مأمور به بازگوئى حقايق نبود، از بازدارى مردم خوددارى مىفرمود.
آغاز وحى
فرشتهاى از طرف خدا مأمور شد آياتى چند به عنوان طليعه و آغاز كتاب هدايت و سعادت، براى «امين قريش» بخواند تا او را به كسوت نبوت مفتخر سازد. آن فرشته، همان (جبرئيل) و آن روز همان روز «مبعث» بود كه در آينده، دربارۀ تعيين اين روز گفتگو خواهيم كرد.
جاى شك نيست كه روبرو شدن با فرشته، آمادگى خاصى لازم دارد. تا روح شخص بزرگ و نيرومند نباشد، تاب تحمل بار نبوت و ملاقات فرشته را نخواهد داشت. «امين قريش»، اين آمادگى را به وسيلۀ عبادتهاى طولانى، تفكرهاى ممتد و عنايات الهى به دست آورده بود. به نقلِ بسيارى از سيرهنويسان، پيش از روز بعثت خوابها و رؤياهائى مىديد كه مانند روزِ روشن داراى واقعيت بود. 1 پس از مدتى لذتبخشترين ساعات براى او، ساعت خلوت و عبادت در حال تنهائى بود. او به همين حال بسر مىبرد، تا اين كه در روز مخصوصى فرشتهاى با لوحى فرود آمد، و آن را در برابر او گرفت و به او گفت: «اِقْرَأْ» يعنى بخوان. او از آنجا كه أمّى و درس نخوانده بود، پاسخ داد كه من توانايى خواندن ندارم. فرشتۀ وحى او را سخت فشرد، سپس درخواست خواندن كرد، و همان جواب را شنيد، فرشته بار ديگر، او را سخت فشار داد، اين عمل سه بار تكرار شد و پس از فشار سوم ناگهان در خود احساس كرد مىتواند