26نغمهى: إِنِّي ذٰاهِبٌ إِلىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ 1 به زبان فطرت سر داده و زمزمهى: وَ أَرِنٰا مَنٰاسِكَنٰا وَ تُبْ عَلَيْنٰا 2 را به زبان حال و قال مترنم گشتهايد، اميد است از ثَمَرٰاتُ كُلِّ شَيْءٍ كه ابراهيم خليل عليه السلام از خداوند استدعا كرد، شيرينكام شده و چشمتان به شهود منافعى كه حضرت ربوبى مژده داده، منور گردد.
به طور حتم، يكى از اين منافع آن است كه در پرتو مناسك و شعاير آموزندهى حج، دلهاتان را كه خانهى خدا و امانت اوست، به او بسپريد و از شرك و زَيغ و زنگار تطهير كنيد وپيمان: أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يٰا بَنِي آدَمَ أَنْ لاٰ تَعْبُدُوا الشَّيْطٰانَ 3 را تجديد نماييد و باتمسك به فرمان: فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثٰانِ، 4 به بشارت: وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا اَلطّٰاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهٰا وَ أَنٰابُوا إِلَى اللّٰهِ لَهُمُ الْبُشْرىٰ، 5 سرافراز گرديد.
حج؛ كانون معارف اسلام و مظهر توحيد
حج، كانون معارف اسلام و بيان كنندهى سياست كلى اسلام براى ادارهى زندگى انسان است. حج، مظهر توحيد و نفى و رمى شيطان و تكرار شعار ابراهيم عليه السلام است كه گفت: إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمّٰا تُشْرِكُونَ ؛ 6 صحنهى اتحاد عظيم امت اسلامى برگرد محور توحيد وبرائت از مشركين و نفى و طرد همهى بتهاست. وبت، هر آن چيزى است كه به جاى خدا قرار گيرد و ولايت الهى را به ولايت خود تبديل كند ونيرو وارادهى افراد بشر را در اختيار بگيرد؛ حال چه سنگ و چوب، و چه قدرتهاى شيطانىِ سلطهگر و جبار، و چه عصبيتهاى جاهلى و ناحق كه: فَمٰا ذٰا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاٰلُ . 7
حج ابراهيمى ومحمّدى صلى الله عليه و آله و حج علوى و حسينى عليهما السلام آن است كه در آن توجه به خدا و پناه بردن به حكومت و قدرت او، با پشت كردن به قدرت طواغيت و جباران