25منطقهى كفر بسر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است و اميد كه همهى مسلمانان، شكوفههاى آزادى و نسيم عطر بهارى و طراوت گلهاى محبت و عشق و چشمهسار زلال جوشش ارادهى خويش را نظاره كنند ...».
آرى، امام خمينى زنده است، تا اميد زنده است؛ و تا حركت و نشاط هست، و تا جهاد و مبارزه هست، ... امام خمينى وامت فداكارش، از مكه و ميقات هم غايب نيستند.
سيلاب انديشهى جهاد و شهادت و مقاومت و برائت از مشركين و محبت به مؤمنين كه از قلهى بلند انديشهى او جارى است، همهى دلها و جانهاى مستعد را فرا مى گيرد و به او حضورى معنوى مىبخشد. آرى، چنان كه او خود مىگفت: «ما در مكه باشيم يا نباشيم، دل و روحمان با ابراهيم در مكه است. دروازههاى مدينةالرسول را به روى ما ببندند يا بگشايند، رشتهى محبتمان با پيامبر، هرگز پاره و سست نمىشود. به سوى كعبه نماز مىگزاريم و به سوى كعبه مىميريم و خداى را سپاس مىگزاريم كه در ميثاقمان با خداى كعبه، پايدار ماندهايم و منتظر هم نماندهايم كه حاكمان بىشخصيت بعضى كشورهاى اسلامى و غيراسلامى، از حركت ما پشتيبانى كنند. ما مظلومين هميشهى تاريخ محرومان و پابرهنگانيم و غير از خدا كسى را نداريم و اگر هزار بار قطعهقطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم برنمىداريم ...».
دلهاتان را به او بسپريد
و اكنون كه براى دومين بار دست جور و عدوان، راه خانهى خدا را بر مسلمانان خداجوى ايران بسته و به حساب امريكا و اسرائيل، بر ملتى كه برترين پرچم مبارزه با شيطان بزرگ و دولت غاصب دستنشاندهاش را برافراشته است، جفا روا داشته و امت داغدار ما را كه رخت عزاى امام فقيد اسلام را بر تن دارد، داغدارتر كرده است، اينجانب نكاتى را از باب تذكر به برادران و خواهران حاضر در صحنهى حج و به همهى مسلمانان عالم ونيز به ملت بزرگ ايران عرض مىكنم:
1) حال كه به نام خدا و به دعوت پيامبر خدا، راهىِ كوى دوست شده و از هر «فَجٍّ عَمِيقٍ » به حريم بيتاللّٰهالحرام وفود كرده و احرام حج و هجرت الىاللّٰه بسته و ابراهيموار