14بلكه احكامش را بر وفق فطرت انسان قرار داده و جعل نموده است.
اين امر اختصاص به مسأله زيارت ندارد، بلكه تمام احكام الهى اينگونه است، احكامى كه به مرور زمان تغيير نمىكند و تا انسان در روى زمين زنده و شريعت اسلامى باقى است، اين احكام نيز باقى مىباشد.
خداوند متعال مىفرمايد:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللّٰهِ الَّتِي فَطَرَ النّٰاسَ عَلَيْهٰا لاٰ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللّٰهِ ذٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النّٰاسِ لاٰ يَعْلَمُونَ (روم: 30)
پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند،انسانها را بر آن آفريده؛ دگرگونى در آفرينش الهى نيست؛ اين است آيين استوار؛ ولى اكثر مردم نمىدانند!
3. فقهى بودن مسأله
مسأله زيارت قبور پيامبر(ص) و اوليا مسألهاى فقهى است كه متعلق به احكام شرعى مىباشد نه قضيه اعتقادى؛لذا نبايد كسى را در اين مسأله مورد مؤاخذه قرار داد، خصوصاً آنكه ادلهاى محكم در دست داشته باشد.
4. لزوم عدم تعصبورزى در مسأله
وظيفه هر عالمى است كه در مباحث علمى تعصب بر عقايد فرد غير معصوم نداشته وخودش مسأله را از ادله استخراج نمايد.
5. نبودن زيارت از جمله مناسك حج