13
فهو زائر. 1
زيارت كرد او را زيارت كردنى يعنى قصد او را نمود، پس او زائر است.
و در اصطلاح زيارت به معناى قصد كردن شخص زيارت شده است به جهت اكرام و انس گرفتن به او.
و چه بسا اطلاق مىشود كلمه زيارت در زبان عموم مردم آنچه كه زائر قرائت مىكند، يا شخص مدحكننده به آن ديگرى را كه از دنيا رفته و به زيارتش آمده مدح مىنمايد.
2. فطرى بودن زيارت قبور اموات
ارتباط انسان به پدر و مادر و ارحام و دوستان در زمان حيات آنان امرى است واضح، و لذا هنگامى كه انسان مدتى از آنان جدا مىشود شوق زيارتشان در دلش زنده مىگردد و مىخواهد نزدشان رفته و با آنها انس بگيرد. بدين جهت است كه خداوند متعال انسان را به صله رحم امر نموده و قطع رحم را حرام دانسته است، و گويا اين دستورات بر حكم فطرت انسانى تأكيد ورزيده است.
هنگامى كه پدر يا مادر يا ارحام و يا دوستان انسان از دنيا رحلت مىكنند انسان اين انس و زيارت را در وجود خود احساس مىكند و مىخواهد به نحوى با دوستان و نزديكان از دست رفته ارتباطى پيدا نمايد، و لذا در نفس خود انگيزهاى براى زيارت قبور اموات احساس مىكند، و اين كار ناشى از فطرت و كشش درونى اوست، و پر واضح است كه اوامر و نواهى اسلام مخالف با فطرت و تمايلات فطرى انسان نيست،