22گذشت. غبار از حفره برخاست و عثمان، آستينش را به دهان گرفت و رفت. عمّار، اين ابيات را خواند:
لا يَستَوي مَن يَعمُرُ المَساجِدا
آن كس كه مساجد را آباد مىكند و در آن نماز مىگزارد و در ركوع و سجود است، با كسى كه از غبارِ [برخاسته از آن] متكبرانه مىگذرد و با انكار و دشمنى روى مىگرداند، برابر نيست.
عثمان به او روى كرد و گفت: يا ابن السوداء، آيا مقصودت منم. 1
2. «ابن السوداء» در منابع اهل سنت
در منابع اهلسنت، نيز «ابن السوداء» را به شمارى از مردم گفتهاند:
الف) عماربنياسر
يعقوبى در تاريخش مىگويد:
ابن مسعود از عثمان خشمناك بود تا اينكه از دنيا رفت و عماربنياسر بر وى نماز گزارد؛ در حالى كه عثمان حضور نداشت، پس امر او را پوشيده داشت. روزى عثمان مىگذشت و قبر وى را ديد. پرسيد: اين قبر كيست؟ گفتند: قبرِ عبداللهبن مسعود. گفت: چگونه پيش از آنكه من خبردار شوم دفن شد؟! گفتند: كار او به عماربنياسر مربوط است. مىگويند خودِ او وصيت كرده است كسى باخبر نشود. زمانى نگذشت كه مقداد نيز درگذشت و عمار بر وى نماز گزارد. عثمان گفت: اى واى از