190نادر با جوابى كه به خليل مىدهد، ثابت مىكند حرفش را حساب شده زده و اين پيشنهاد را پيش از اين، قبلاً خيلىها نه تنها مطرح، بلكه حتى عمل كردهاند. وقتى خليل از او توضيح مىخواهد، نادر ماجراى سقيفه را مطرح مىكند و بعد اضافه مىكند:
مگر امام آخرالزمان با امام اولالزمان تفاوت دارد؟ امام؛ امام است و رهبر الهى مردم، خليفه خدا و جانشين پيامبر. بنابراين، خدا و پيامبرند كه بايد خليفه خود را تعيين كنند، نه مردم. اگر در روز سقيفه براى تعيين خليفه، خشت اول كج گذاشته نمىشد، امروز عدهاى مجبور نبودند هر حاكم فاسق و ستمگرى را به عنوان «اولى الامر»، واجب الاطاعه بدانند و سرنوشت دنياى اسلام را به دست عدهاى اسلام نشناس لاابالى بسپارند. 1حرف كه به اينجا مىرسد، خليل كمى به فكر فرو مىرود و پس از چند لحظه، به هر سه ما اشاره مىكند و مىپرسد: انتم شيعى؟
وقتى پاسخ مثبت مىشنود، فاز بحث را عوض مىكند و از فاز سياسىاجتماعى، مىرود سراغ فاز عقيدتى. به اقتضاى رشته تحصيلىاش، حرفهاى زيادى عليه شيعه خوانده و شنيده، ولى چندان باور نكرده است. از اينرو، دنبال فرصتى بوده تا درستى خواندهها و شنيدههايش را بىواسطه و از زبان خود شيعيان چك كند. از ما كتابى مىخواهد تا با تاريخ تشيع و افكار شيعه بيشتر آشنا شود. من و سعيد و نادر به هم نگاه مىكنيم، چيزى به ذهنمان نمىرسد. ناخودآگاه بلند