116خوب خود او يا دعاى پدر و مادرش يا دعاى يكى از اولياى الهى در حقش يا خواندن هفتاد مرتبه سوره حمد يا دادن صدقه براى رفع بلا از او. به اجلى كه با تقدير خداوند، امكان جابهجايى و تأخير دارد، اجل معلّق مىگويند؛ يعنى به رخ دادن يا رخ ندادن حوادثى مشروط است. در مقابل، اينكه هر انسانى در زمان و مكان خاصى مىميرد، اين اجل حتمىاست. اجل معلق، جزو قضاى مشروط خداست و اجل حتمى، جزو قضاى حتمى او.
امامت و نبوت هم جزو قضاى حتمى خداست؛ يعنى اگر خدا بخواهد كسى امام يا پيامبر شود، محال است اراده خدا تغيير كند و او امام يا پيامبر نشود و فرد ديگرى به جاى او انتخاب شود يا برعكس، كسى كه خدا او را به عنوان امام يا پيامبر تعيين نكرده، به اين مقامها برسد. در برخى روايتها آمده است: «در موضوع نبوت و امامت، «بدا» اتفاق نمىافتد». همه علماى دين اين مطلب را پذيرفتهاند و هيچكس با آن مخالفتى ندارد. 1بدا، بدا... اين كلمه را چند بار در همان كتاب آموزشى غير حضورى وهابىها ديده بودم. برايم مفهوم نبود. از يكى از بچهها كه پرسيده بودم، گفت: يعنى آشكار شدن چيزى، پس از پنهان بودنش، ولى براى خدا بدا حاصل شد؛ يعنى چه؟!
در همين افكارم كه مجيد صلواتيان كه روى صندلى بغلى نشسته، در