104اينبار هم علامه عسگرى - كه خدا رحمتش كند - كتاب ديگرى به نام «يكصد و پنجاه صحابى ساختگى» نوشت. وى در اين كتاب از 150 نفر نام برده است كه وجود خارجى ندارند، ولى به عنوان صحابه پيامبر(ص) معرفى شدهاند.
به هر حال، استفاده از شخصيتهاى افسانهاى يا سوء استفاده از اسامى بزرگان، براى خراب كردن شيعه تازگى ندارد. البته صرف نظر از اين كارها و بدون توجه به نام نويسنده و انگيزهاش، بايد به نوشتهاش توجه كرد. اگر حرفش درست باشد، بايد پذيرفت. حالا توى اين كتاب چى نوشته؟
اختلاف شيعيان درباره امامان، نشان چيست؟
حاج آقا مسعودى، با حوصله و متانتش، انگار بارى از روى دوشم برمىدارد. سبك مىشوم. حالا جملات را راحتتر پشت سر هم مىچينم: اين كتاب اعتقاد شيعيان به منصوب بودن امامان از طرف خداوند را رد كرده و مىگويد: اگر اينگونه بود، بايد جدول 12 امام از اول معلوم مىبود. در آن صورت، همۀ امامان، امام بعد از خود را مىشناختند و او را به مردم معرفى مىكردند. اگر اين اتفاق مىافتاد، ديگر ميان شيعيان، بر سر اينكه چه كسى امام است، اختلافى پيش نمىآمد. اما بعد از رحلت هر امامى، شيعيان حيران و سرگردان مىشدند كه امام فعلى كيست؟ و نتيجه اين سرگردانى، جز اختلاف و تشتت نبود. به همين علّت معلوم مىشود كه نام امامان از پيش مشخص نبوده و حتى خود ائمه(عليهم السلام) از امام پس از خود خبر نداشتند. آنها گاه فردى را به جانشينى خود