105تعيين مىكردند، ولى بعد از مدتى مىگفتند براى خدا «بَدا» حاصل شده و فرد ديگرى امام است. اينها همه به اين دليل است كه امامان شيعه، از طرف خدا و پيامبر تعيين نشدهاند، بلكه خود شيعيان به مرور زمان، امامت آنها را رواج دادهاند.
حاجى كه سر به زير انداخته و با دقت به حرفهايم گوش مىدهد، پس از مكث كوتاهى مىگويد: اگر اين دليل درست باشد، بايد گفت پيامبران را هم خدا تعيين نكرده است و براى مثال، مردم، پيامبر اسلام را به عنوان پيامبر انتخاب كردهاند و اينكه مىگويند در تورات و انجيل، به آمدن پيامبرى به نام «احمد» بشارت داده شده، درست نيست.
فكر مىكنم حاجى متوجه منظورم نشده است، مىگويم: اما سؤال من درباره امامت بود، نه نبوت. روشن است كه پيامبران را خدا تعيين كرده و كسى هم تا به حال ادعا نكرده كه آنها منتخب مردم هستند.
حاج آقا مسعودى مىگويد: بله، البته، ولى نبوت و امامت از هم جدا نيستند. امامت، دنباله نبوّت است. اگر امامت نباشد، نبوت ابتر و در رسيدن به هدفش ناكام است. درست به همان دليل كه نبوت، منصبى الهى است و پيامبران را خدا منصوب كرده است؛ امامت هم منصبى الهى است و امامان منصوب خدا هستند. اگر اختلاف مردم درباره امام، دليل بر منصوب نبودن او از طرف خدا باشد، همين اشكال درباره پيامبران هم مطرح مىشود. مسلمانان نبوت پيامبر اسلام را قبول دارند، ولى يهودىها و مسيحىها نمىپذيرند. مسلمانان بر اساس آيات قرآن مىگويند در تورات و انجيل تحريف نشده، به آمدن پيامبر اسلام بشارت داده شده