38
ام سلمه و بيمارى رسول خدا
هنگامى كه رسول خدا(ص) بيمار شد، در خانه امّسلمه به سر مىبرد 1 تا اينكه عايشه، بدانجا آمد و از امّسلمه و زنان ديگر پيامبر(ص) اجازه خواست تا آن حضرت را به خانه خود ببرد. 2 هنگامى كه حضرت به هوش آمد، چنين فرمود: «برادر و صاحبم را بخوانيد!» عايشه و حفصه، ابوبكر و عمر را خواستند، اما آن حضرت با آن دو كارى نداشت تا اينكه امّسلمه فرمود: «رسول خدا(ص) جز اميرمؤمنان كس ديگرى را نخواسته است». 3
بر پايه گزارش ديگرى، امّسلمه مىگويد: «هنگامى كه حضرت در بستر بيمارى بود، چنين فرمود: دوست