16
مطلوبى تناول كنند، پيشخدمت طمّاع، خوراكى از گوشت بز كه شايد فاسد هم شده بود، به آنها داد و در نتيجه، همان موقع كه ايرانىها مشغول انجام مناسك حج بودند، در كعبه [مسجدالحرام] حاضر شدند و به واسطۀ اينكه غذاى مسموم تناول كرده بودند، مريض شدند. ناگهان هزاران حاجى كه آنجا حضور داشتند از ملاحظۀ اين واقعه بناى داد و قال را گذاشتند و فوراً شرطهها حاضر گرديدند. اين پاسبانان از ميان سَبُعترين عشيرۀ بدويان مكّه كه جزو كشور ابن سعود معروف، قائد وهابيان مىباشند، استخدام گرديده و آنها مىخواستند بيگانگانى را كه به مقدّسات مذهبى توهين وارد آوردهاند، فوراً به قتل برسانند و هيچ عذر و بهانهاى نمىپذيرفتند؛ زيرا استفراغ در خانۀ كعبه [مسجدالحرام] توهينى نسبت به پيغمبر است كه هيچ سابقه نداشته و فقط مرگ، گناه مرتكب را جبرانخواهد كرد !
عاقبت تصميم گرفتند اسرا را به حضور قاضى كه از طرف ابن سعود براى جرمهاى ارتكابى حجاج، در محوطۀ كعبه [مسجدالحرام] معين شده است ببرند.
قاضى در پرتو حكمت سليمانى! خود رأى داد... و اين فتوا بدون تأخير در حضور مردم و در ميان هلهلۀ آنان اجرا شد...»