16مىخواهى دقايق كفريات فلاسفه را بيرون آورى و به عقايد خود ضميمه كنى؟ ما با همين عقول خود به ردّ آن كفريات مىپردازيم. اى مرد، افكار آلوده و مسموم فلاسفه و نيز كتابهاى آنها به تو رسيده است - كه چنان سخنان را بر زبان مىرانى- بدان كه غوطهور شدن در افكار مسموم، باعث مىگردد تا جسم به آن خو گرفته، در نهان آن جا بگيرد. دريغا از يك مجلسِ قرآن كه تلاوتش به همراه تدبّر و خشيتش به همراه ياد خدا وند - عزوجل - و سكوتش به همراه تفكر باشد! افسوس از يك مجلسى كه در آن يادى از ابرار شود؛ چرا كه ياد انسانهاى صالح در مجالس، باعث مىشود كه رحمت خداوند بر اهل آن مجلس نازل گردد. اما در مجالسى كه تشكيل مىگردد، اگر نام صالحان برده شود، از آنها با لعن و نفرت ياد مىشود. امّا تو شمشير حجاج بنيوسف و زبان ابنحزم را دو برادر مىدانى كه با آن دو، دوستى مىورزى. اى شكست خورده، هر كس از تو پيروى كند، خود را در معرض كفر و فروپاشى دينش قرار داده است؛ بويژه اگر اين افراد كه از تو تبعيت مىكنند انسانهايى با علم اندك باشند كه دين را براى ارضاى شهوت خود پذيرفتهاند. گر چه اين اشخاص با سخنان تو، متأثر مىشوند و با دست و زبان خود از تو دفاع مىكنند، اماهمين اشخاص در باطن از دشمنان تو هستند.
آيا مگر نه اين است كه اكثر پيروان تو، انسانهايى