10
نخستين ناهمگونى
ساكنان حماة از ابنتيميه پرسيدند كه نظر بزرگانِ از صالحين در مورد آيات صفات، مثل: (الرَّحْمٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوىٰ) 1 و نيز (اسْتَوىٰ إِلَى السَّمٰاءِ) 2 و همچنين فرمودۀ رسول گرامى(ص):
«إنَّ قُلُوبَ بَنِي آدَمَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ الرَّحْمَنِ» و «
يَضَعُ الجَبّار قَدَمَهُ في النّار...» چيست؟ پاسخى كه به اين پرسش داد، تصريح بر جسم بودن خداوند عزّوجلّ داشت؛ انتشار پاسخ ابن تيميه در آن ناحيه غوغايى به راه انداخت و از آن پس (از سال 698ق.) وى به واسطۀ دادن فتاوا و ارائۀ تفسيرهاى غلط از آيات قرآن، شهرت يافت.
ابن كثير مىگويد: گروهى از فقها بر ضدّ او برخاسته، از جلالالدين حنفى، قاضى وقت، محاكمۀ وى را خواستار شدند. قاضى ابن تيميه را احضار كرد؛ ولى وى از حضور در محكمه سر باز زد.
بعدها به دليل آن عقيدۀ انحرافى كه در پاسخ اهل حماة از خود بروز داده بود، - در شهر - ، به نام «حمويه» خوانده شد. 3
وى همواره با اظهار نظر، برخلاف آراى مشهور و