19راغب نيز قريب به همين معانى را ذكر كرده و مىگويد:
«الولاية النصرة و الولاية تولّى الامر و حقيقته تولّى الامر». 1
«ولايت (به كسر واو) بهمعناى نصرت و يارى و وَلايت (به فتح واو) به معناى سرپرستى و صاحباختيارى است، ولى معناى هردو يكى است و حقيقت آنها، همان صاحب اختيارى است.»
«تولّى» از همين ماده نيز به معناى «پذيرش ولايتِ ديگرى» است، اگر ولايت بهمعناى دوستى باشد، بهمعناى پذيرش دوستى است، اگر بهمعناى صاحباختيارى باشد، بهمعناى پذيرش سلطه و سرپرستى است و چنانچه بهمعناى نصرت و يارى باشد، بهمعناى پذيرفتن نصرت ديگرى است.
علامۀ طباطبايى سخن لطيفى در توضيح معناى ولايت دارد و مىفرمايد:
«ولى از ولايت است كه در اصل «صاحباختيارى» است، ولىّ كودك يا ولىّ شخص ديوانه كسى است كه امور آنان و اموالشان را تدبير مىكند و