22طوايف و قبايل عرب، پيوسته به اطاعت او درمىآمدند و به همين سبب، قلمرو فرمانروايى ابن سعود و سپس فرزندان وى گسترش يافت. «شريف غالب» پانزده سال با وى پيكار كرد تا سرانجام در برابر او درماند و ديگر كسى باقى نمانده بود، مگر آنكه به حزب وى پيوست. وى (ابنسعود) در سال 1220 بدون جنگ وارد مكه شد و هفت سال در آنجا ماند، تا آنكه دولت علّيه عثمانى، لشكريانش را تجهيز كرد و به سوى او گسيل داشت و وزير كاردان خود محمدعلى پاشا حاكم مصر را بر اين كار گمارد. محمدعلى پاشا با سپاهيان نيرومند خود به سوى او آمد و زمين را از او و يارانش پاك نمود. سپس فرزندش ابراهيم پاشا را تجهيز نمود و او نيز در سال 1233 با لشكر خود به درعيه رفت و بقاياى آنان را نابود ساخت.
از كارهاى ناشايست و زشت ابن عبدالوهاب اين بود كه مردم را از زيارت مرقد پيامبر (ص) باز داشت. پس از اين منع، عدهاى از مردمِ شهر احساء، به زيارت پيامبر آمدند. در راه بازگشت، در درعيه به ابنعبدالوهاب رسيدند. او فرمان داد تا ريشهاى آنان را بتراشند و وارونه سوار مركبهايشان كنند و به احساء باز گردانند.
پيامبر اكرم در احاديث فراوانى، از ظهور اين خوارج خبر داده بود، و اين خود از نشانههاى نبوت او بود؛ چه اينكه اين احاديث خبر از غيب به شمار مىرود. از جمله، فرمود: « الفتنة هاهنا الفتنة هاهنا »؛ «فتنه [از] اينجاست، فتنه [از] اينجاست»، و به مشرق اشاره كرد. همچنين فرمود:
يخرج ناس من قبل المشرق يقرؤون القرآن لايجاوز تراقيهم يمرقون من الدين كما يمرق السهم من الرمية لايعودون فيه حتى يعود السهم إلى فوقه (يعنى موضع الوتر) سيماهم التحليق.