17پرداخت و از آن پس، اين فرقه به طور رسمى به گمراهى مسلمانان پرداخت؛ تا جايى كه در اين راه از قتل و غارت نيز فروگذار نبود.
2. جنايتهايى كه فرقه وهابيت در طول تاريخ انجام داده است، نشانه خباثت ذاتى سردمداران اين فرقه است. از جمله جنايتهاى پسر عبدالوهاب، هجوم لشكر وهابى به مكه، مدينه، طائف و جده بود. «زينى دحلان شافعى» داستان را چنين نقل مىكند:
چون پسر عبدالوهاب و يارانش دعوت خبيث و تباهىانگيز خود را آشكار نمودند؛ دعوتى كه سبب تكفير مسلمانان گشت... و در آغاز امر، گروهى از علماى خود را به حرمين فرستادند و مىپنداشتند كه آنان قادرند تا عقايد علماى حرمين را منحرف نموده، به شبهه و انحراف دچار سازند. ولى چون به حرمين رسيدند و با علماى آنجا به مذاكره پرداختند و آنان از عقايد ايشان و كارهايشان باخبر گشتند، با ايشان به بحث پرداخته و براهين و حجتهايى اقامه نمودند كه ايشان از دفع آنها درمانده و ناتوان شدند و براى علماى حرمين جهالت و گمراهى و مسخرگى و پوچى [افكار] ايشان آشكار گرديد و... . علماى حرمين، عقايد ايشان را مشتمل بر كفريات فراوان يافتند و نزد حاكم شرع شهر مكه، عقايد كفرآميز ايشان را مطرح ساختند و او نيز حكم به كفر ايشان نمود و اين مطلب در ميان مردم پيچيد؛ به گونهاى كه همهكس از آن خبردار گشت و اين حادثه در دوره حكمرانى شريف مسعود بن سعيد بن سعد ابن زيد - كه در سال 1165ه.ق درگذشت - اتفاق افتاد.
قاضى شهر، به زندانى نمودن آنان حكم كرد و برخى از آنان به زندان افتاده، برخى ديگر به درعيه گريختند و مردم آنجا را از آنچه رخ داده بود، آگاه ساختند و بر سركشى و استكبار خود افزودند... تا اينكه نبردى بين آنان و امير مكه درگرفت و آغاز اين نبرد و درگيرى سال 1205 ه .ق بود و حوادث بىشمارى اتفاق افتاد و مردم بسيارى كشته شدند و قدرت ايشان همچنان رو به افزايش بود و بدعتهايشان هر روز