11 است. در شگفتم كه برخى از دانشپژوهان اين اشتباه ابن تيميه را تكرار مىكنند. ابوبكر جزائرى نيز گفتۀ ابن تيميه را اينگونه بازگو مىكند:
از اين رو اين توسل با اين شيوه (كه نابينا و يا فرد حاجتمند به پيامبر(ص) متوسل شود) جايز و سودمند نيست؛ زيرا ركن اصلى آن يعنى دعاى رسول خدا وجود ندارد. (هرچند ما برخلاف جزايرى، بر اين باوريم كه پيامبر(ص) براى نابينا دعا نكرد). فرض كنيم مسلمانى به پيامبر(ص) متوسل شد و بيمارىاش برطرف گشت يا حاجت او برآورده شد؛ اما اين دليل بر جواز توسل و مشروع بودن آن نيست؛ زيرا برآورده شدن خواسته اين مسلمان، از روى قضا و قدر الهى بوده است.
پاسخ ما به جزائرى اين است كه مگر پذيرش دعاى رسول خدا يا هر انسان ديگرى، خارج از گستره قضا و قدر الهى است؟!
البته از گفتههاى اين فرد نبايد شگفتزده شد؛ زيرا وى نوشته است كه خداوند كشورش راتوسط امريكا كمككرد! اومفسر قرآن است ومىداند كه امداد الهى با ابزارهاى نيكوصورت مىگيرد: أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلاٰئِكَةِ مُرْدِفِينَ؛ «من شما را با هزار فرشته پياپى، يارى خواهم كرد». (انفال: 9) اما مدّ و