21محمدبن عبدالوهاب ترويج عقايد ابن تيميّه را در قالب مذهبى به نام وهابيت از شهر بصره آغاز كرد. مردم بصره و انديشمندان اسلامى در مقابل افكار او قيام كرده، او را از بصره بيرون كردند. او سپس به بغداد و كردستان و همدان و اصفهان رفت و سرانجام به حُريمله، اقامتگاه پدرش بازگشت. محمدبن عبدالوهاب تا زمانى كه پدرش زنده بود، جرأت اظهار عقايد خويش را در زادگاهش نيافت، ولى پس از درگذشت پدرش در سال 1153، محيط را براى اظهار عقايد خويش مناسب ديد و مردم را به پيوستن به فرقۀ وهابيت دعوت نمود.
اعتراض عمومى مردم او را ناگزير كرد تا به زادگاه خويش، عُيَينه باز گردد. ولى طولى نكشيد كه حاكم عُيينه او را از شهر اخراج كرد. محمدبن عبدالوهاب ناچار شد به شهر دِرعيه رود و با محمدبن سعود پيمان بندد كه حكومت از آن محمدبن سعود و تبليغ به دست محمدبن عبدالوهاب باشد. او با همكارى خاندان آل سعود مسلمانان را به جرم توسل به انبيا و اولياى الهى و بعضى عقايد دينى مشرك دانست و فتوا به كافر بودن آنان داد و خونشان را حلال دانست. و متأسفانه هم اكنون نيز پيروان او در راستاى تخريب چهرۀ مذاهب اسلامى و به خصوص مذهب شيعه، از هر راهى جز راه منطق و استدلال فرو گذارى نكردهاند و با شبهه افكنى و تكفير شيعيان، سعى در نابودى وحدت و انسجام اسلامى ميان مذاهب گوناگون دارند.
تفكر وهابى و تفكر شيعى
تفكر وهابيون از زمان تأسيس و ظهور فرقۀ وهابيت تاكنون چيزى جز بىمنطقى و فرار از رويارويى با استدلال و برهان و گرايش به تكفير فرقههاى اسلامى و بهخصوص شيعه نبوده است. آنان با شعار توحيد، به استفاده از خشونت و تهاجم روى آوردند. به مدينۀ منوره يورش بردند و حرم پيامبر صلى الله عليه و آله را غارت كردند. در سال 1216ق. به عراق حمله كردند و با يورش به كربلا، بسيارى از اهالى اين شهر را در كوچه و بازار كشتند، اموال آنان را غارت كرده، بارگاه امام حسين عليه السلام را ويران كردند. در همان سال به نجف اشرف نيز حمله كردند.
و اكنون نيز همايشهاى ضد شيعى تشكيل داده، كشتار شيعيان را واجب مىدانند. توجه شما را به گزارشى جلب مىكنيم كه در پايگاه اينترنتى شبكۀ خبر صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران، در تاريخ 1386/7/3 دربارۀ همايش ضد شيعى مفتىهاى سلفى در شهر رياض