17
مقدمه
سوريۀ كنونى كه در گذشته،با كشورهاى اردن،لبنان و فلسطين اشغالى بخشى از سرزمين شام شمرده مىشد،سابقهاى بس دراز در تاريخ دارد كه مورّخان،اين قدمت را به حدود پنج هزار سال پيش مىرسانند.از آنجا كه اين سرزمين در مدت ياد شده،از فرهنگ و تمدّن درخشانى برخوردار بوده،آثار و نشانههايى از تمدن خود بر جا گذاشته است.پيش از فتح اين كشور به دست مسلمانان،اقوام مختلفى؛از جمله اقوام سامى آمورى،آرامى،مصرى،آشورى، بابلى،يونانى،رومى و ايرانى كه هر از چند گاهى اين كشور را سكونتگاه خويش ساخته و يا آن را در معرض تاخت و تاز قرار دادهاند،نشانههايى از تمدّن خاص خويش را براى اعصار بعدى به يادگار گذاشتهاند.
با فتح شام،در سال سيزده يا شانزده هجرى به وسيله سپاه اسلام،فرهنگ غنىِ اين دين جديد،بر تمدّنهاى چندين سدۀ اقوام ياد شده چيره شد.از اين پس،آثار تاريخى اين منطقه،صبغهاى اسلامى يافت و رنگ و بويى ديگر به خود گرفت.از يك سو علاقۀ ساكنان تازه مسلمان و حاكمان اسلامى آن،به اين دعوت جديد و از سوى ديگر پويايى تمدّن اسلام،نيروى محرّكه و فعالى در ميان آنان پديد آورد تا براى تثبيت و تحكيم اين دين،به ساخت و احداث مساجد،ابنيۀ مذهبى،مدارس،دارالقرآنها و...بپردازند كه امروزه صدها اثر تاريخى در اين خصوص زينتبخش آن سرزمين است.حضور دهها تن از صحابه و تعدادى از بازماندگان اهلبيت پيامبرخدا صلى الله عليه و آله و ائمۀ اطهار عليهم السلام و مهاجرت ايشان به اين ناحيه براى نشر عقايد اسلام و سرانجام خاكسپارى آنان در آنجا،ناخودآگاه انبوه مقابر و مشاهد متبركهاى را بهوجود آورد كه امروزه پس از گذشت قرنها،بسيارى از مسلمانان،مشتاقان و ارادتمندان اهلبيت را براى زيارت اين قبور،بهويژه مرقد