7
سر آغاز
چشمهاى است حج؛... كه هركه از آن نوشيد، تشنهتر شد، و هركه حلاوت آن را يافت، شيفتهتر گشت.
و هركه چهرۀ جان در زمزم معارفش شست، پاكدل شد.
كتابى است حج؛... كه هركه با الفباى معارفش آشنا شد، دل به آن سپرد، و هركه اوراقى از رموز و اسرارش را با سرانگشت تدبّر، ورق زد، مشتاق به پايان بردن اين صحيفۀ عرفان گرديد، و هركه حتّى نگاهى به سطور اين «كتاب يقين» افكند، و نظر بر خطْ نوشتههاى اين «بيت المعمور» داشت، بذر معرفت در انديشه و دل كاشت.
خانهاى است حج؛... كه هركه چند صباحى رحل اقامت در آن افكند،