8
«هر كس به آنجا وارد گردد، از نظر تشريع الهى، از هر تعرّضى در امان است.»
پدر مسلمانان (ابراهيم خليل (ع) ) از خدا خواست مكه را منطقۀ امن قرار دهد آنجا كه گفت:
«رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً.» 1
«خداوندا! اين منطقه را «امن» قرار ده.»
اكنون پرسش اين است: آيا متوليان كنونى حرمين، پاسداران اين تشريع الهى هستند؟ آيا واقعاً سران طوايف اسلامى ايمنى دارند كه در آن نقطه، مسائل سياسى را مطرح كنند و نمايندگان واقعى ملل اسلامى را كه در آنجا گرد آمدهاند، از اوضاع دردناك جهان اسلام آگاه سازند و خط بدهند؟ يا از ميان طوايف اسلامى، تنها حنبلىها حق سخن دارند و از ميان معارف بلند اسلام فقط انديشههاى جامد و خشك «ابن تيميه» و «ابن قيم» و اخيراً «محمّد بن عبدالوهاب» بايد مطرح شود؟ و از ميان صدها بحث اجتماعى و سياسى و فرهنگى تنها بايد مسائل مربوط به زيارت اموات و بزرگداشت آثار رسالت و تكريم اولياى الهى بازگو گردد و مخالف بىدفاع، با چماق تكفير كوبيده شود و هر نوع ضرب و شتم و لعن و تكفير نثار او گردد؟!
آيا اين است معناى «حرماً آمناً»؟ با توجه به اين شرايط ، اگر بگوييم:
كعبه در قبضۀ ... است سخنى گزاف گفتهايم؟
فرهنگ وهابيت بر اساسِ «تكفيرِ فِرق اسلامى»، «ايجاد تفرقه ميان