16
اَلْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعٰالَمِينَ .
شيخ كلينى(رحمه الله) به طريق معتبر از حضرت صادق(ع) روايت نموده كه: هر كس از دنيا برود و حَجةالاسلام بهجا نياورد، بدون اينكه او را حاجتى ضرورى باشد يا آنكه به جهت بيمار شدن از آن باز ماند يا آنكه پادشاهى از رفتن آن جلوگيرى نمايد، چنين كسى در حال مردن، به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.
اين آيه و اين روايت، در اهميت حج و وجوب آن كافى است و روايات بسيارى در اين دو قسمت وارد شده كه اين مختصر، گنجايش ذكر آنها را ندارد و چون كه مستحبات حج بيش از آن است كه در اين رساله بيان شود، لذا به بيان مقدارى از آنها اكتفا كرده و بقيه را به كتب مفصله وامىگذاريم كه بهجا آوردن آنها 1 به اميد ثواب اشكالى ندارد.
و نظر به اينكه اين مناسك براى فارسى زبانان مىباشد و تكليف آنها عمره و حج تمتع است، اكتفا به بيان احكام آنها شد و قبل از شروع در مناسك، كه مشتمل است بر دو باب و چند فصل و مسائلى چند، بعض مسائل و شرايط وجوب حَجةالاسلام و بعض مسائل نيابت و وصيت به حج و چند مسأله ديگر بيان مىشود:
[1] م - حَجةالاسلام كه حج واجب بر شخص مستطيع است، بيش از يك مرتبه در تمام عمر واجب نيست.
[2] م - وجوب حج، بر شخص مستطيع فورى 2 است؛ يعنى واجب است در سال