15بود. جمعى هم آنها را انكار كردند، ولى از هيچيك از ائمه اسلام شنيده و روايت نشده است كه مرتكبين اين اعمال را كافر يا مرتد دانسته و دستور جهاد با آنان را داده باشند، يا اينكه بلاد مسلمانان را به همانگونه كه شما مىگوييد، بلاد شرك يا دارالكفر ناميده باشند. همچنين در اين مدت هشتصد سال [مقصود از هشتصد سال، فاصله ميان قرن سوم تا زمان شيخ سليمان، يعنى قرن دوازدهم است] كه از زمان ائمه مىگذرد، از هيچ عالمى از علماى اسلام روايت نشده است كه اين امور را [كه نمونهاش ذكر شد]، كفر دانسته باشد. به خدا سوگند كه لازمه سخن شما اين است كه تمام امت پيامبر بعد از زمان احمد حنبل، چه علما و چه امرا و چه عامه مردم، همه كافر و مرتد هستند .إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ. واغوثاه! از اين سخنِ شما كه مىگوييد: «قبل از شما هيچكس اسلام را نشناخته است». 1
از نخستين آثار شيعه در ردّ وهابيت كتاب «منهجالرشاد لمن اراد السداد» نوشته «شيخ جعفر كاشفالغطاء» است.
اينك، به سه مورد از شاخصهاى وهابيت اشاره مىكنيم كه هر انسان منصفى با مطالعه آن با يقين، به فتنهگرى اين فرقه حكم خواهد كرد:
1. وابستگى اين جريان به دولت استعمارگر انگليس انكارپذير نيست. از جمله حوادثى كه رنگ واقعى حركت محمد بن عبدالوهاب را نشان مىدهد، آشنايى او با «مستر همفر»، جاسوس كهنهكار انگليسى در ممالك اسلامى است. در كتاب «خاطرات مستر همفر» آمده است كه وى با دانستن زبان عربى، فارسى و تركى و گشتوگذار در تركيه و عراق و نجد، در پى شخصى بود كه بتواند او را به ايجاد تفرقه در جهان اسلام وادار كند تا استعمار بريتانيا بتواند پس از تثبيت حضورش در هند، به سبب كمپانى هند شرقى، اين سوى دنياى اسلام، يعنى شبه جزيره عرب و اماكن مقدس را نيز تحت