10ابقاى ملك و دولت باشد.
وَ شَدَدْنٰا مُلْكَهُ وَ آتَيْنٰاهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطٰابِ
(ص:20) قيل بسبب كثرة الدّاعين له.
بنابراين تفقّد بند كمينه و دعاگوى اين دولت - خلّده اللّه - فرمود، و اين كتاب مناقب الطاهرين شصت كاغذ و كتاب كامل و كتاب منهج بهايى و امثال آن تصنيف كرد، و امروز خلقى از آن كتب مستفيد و مقتبس [6] و از بهر ترقّى اين دولت، ملتمس مزيد مكرمت [در اصل: مكرمه] اند.
بنده كمينه، قرب ده سال است كه كتب اخبار و تفاسير مخالف و مؤالف مطالعه مىكند و به قدر وقت و وسع طاقت بر آن با اكابر زمانه و اخيار يگانه، مباحثه و مناظره و مناقشه مىكند، و در عقب احاديث و مأثوراتى كه مخالفان براء مخالفت امامت اهلالبيت روايت مىكنند تتبّع مىكند و مطالبت آن و سعى در احتوا و حوز آن را جدّ بليغ مىنمايد، و بعد از تناصف و اخراج التّعصّب من المهام، هريكى از آن اخبار ايشان را يافت كه معارض است و منقوض هم به حديثى يا خبرى ديگر از روايت ايشان يا مخالف قرآن يا مخالف اجماع مسلمانان، چون اثبات و تحقيق هر دو آن رواياتِ علما و روات و ثقات ايشان است، خصم تكذيب هيچ دو نتواند كردن، لكن به نزديك ما كه از شيعه اهل بيت رسوليم و متمسّك به خاندان طاهره و راكبان سفينه، جاء: مَثَلُ أهْلِ بَيْتي كَمَثَلِسَفينَةِ نوحٍ مَنْ رَكَبَ فيها نَجي [مستدرك حاكم: 343/2] احاديث كه متمسّك ما است از نقل و اسناد روايت خصم است و تصديق ما؛ و امّا حديث ايشان مجرّد دعوى خصم است و انكار معارض حاصل كه براء احاديث اهل بيت اجماع حاصل آمد، و براء احاديث ايشان نه چنين است.
و بدين سبب استغراقى و جهدى تمام برفت در تأليف و تمهيد قواعد فوائد اين كتاب تا هر خبرى و اثرى كه مكتوب آمد از مشاهير اخبار است نه از اوابد غرائب كه جبّه آن كند. دست انكار و مسامع ائمه كبار بدان نرسيده.
و ترك اسناد كرده شد از بهر اكتفا وانتما به اسناد آن كتاب كه حديث منسوب شود و باز آن كتاب، و قَدِماً قيل: لَولا الاِسْنادِ لَقالَ مَنْ شآءَ ما شآءَ. اگر