25من غذا مىخواهم، من علم مىخواهم. درد روح به صورت شك و شبهه در انسان ظاهر مىگردد، كه من بايد بفهمم، بايد بدانم.
ولى برخى شكّها نوعى بيمارى است؛ مانند وسوسه، شك كثير الشك در نماز، وضو و ساير عبادات و طهارت و نجاست. اينگونه شكها و شبههها نوعى بيمارى و مرض است. زياد شك كردن نوعى بيمارى است و پايه و اساسى ندارد، زيرا در جايى كه هر آدم سالمى يقين مىكند، او شك دارد. انسان بايد اين شكهاى پليد را از خود دور كند. برخى حالت وسوسه و كثير الشكى را - العياذ باللّٰه - در اصول دين پيدا مىكنند، در همه چيز شك مىكنند. اين شك و شبهه نيز نامقدس است، زيرا شكى است كه سبب تخريب همۀ باورهاى عقيدتى مىشود كه با دليل و برهان ثابت شده است.
تعهد الهى
آيا راه براى انسان حقيقتجو كه مغرض نيست و عنادى با كسى ندارد باز و هموار است؟ جواب قطعاً مثبت است، زيرا از مسائلى كه قرآن آن را به صورت يك تعهّد الهى ذكر كرده همين موضوع است. خداوند متعال مىفرمايد: وَ الَّذِينَ جٰاهَدُوا فِينٰا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنٰا وَ إِنَّ اللّٰهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ؛ 1«و كسانى كه در راه ما جهاد و كوشش كنند البته ما آنها را به راههايمان هدايت خواهيم كرد و همانا خداوند با نيكوكاران است.» انسانها در دوران زندگى خود معمولاً از نظر شكّ و شبهه دچار بحران مىشوند. اين موضوع در افراد عميق و متفكّر تقريباً از دوازده يا سيزده سالگى شروع مىشود و در برخى ديگر در سنين بالاتر اتفاق مىافتد. انسان در دوران كودكى يك سرى عقايد را دربست، بدون اينكه احتمال خلاف بدهد، از پدر و مادر گرفته است، ولى همينكه بزرگ مىشود، ممكن است در مورد همان عقايد دچار ترديد شود، اينجاست كه جوان وضع حساسى پيدا مىكند، مخصوصاً هنگامى كه با مجموعهاى از افكار و عقايد و آراى مخالف محيط خود و گاهى نيز با تبليغات از راههاى گوناگون مواجه مىگردد، لذا اگر واقعاً حقيقتجو