16مىتوان گفت آن بانو هر چند از اهالى بربر بود، هيچگاه دچار شرك و كفر و ساير كدورتهاى معنوى نشد و اين ناشى از ويژگى منحصر به فردى است كه تنها در افرادى انگشتشمار همچون مادران اولياى خدا، وجود دارد. تعابيرى چون «مُصَفّاةٌ مِنَ الأرجاسِ كَسَبيكَةِ الذَّهَب»، «ما زالَتِ الملائكةُ تَحرِسُها»، «مُهَذَّبَةٌ مُصَفّاةٌ مِنَ الأرجاسِ»، «ما زالَتِ المَلائِكَةُ تَحرِسُها حَتّي ادِّيَت إلى كِرامَةٍ مِنَ اللهِ لي وَ الحُجَّةِ مِنْ بَعدي» 1 بيانگر همين ويژگى ممتاز است.
ملا صالح مازندرانى درباره فرشتهاى كه حافظ آن بانو بوده، گفته است:
لَعَلَّ الْمَلَكُ الَّذِي كانَ يَحرِسُها هُوَ ابْيَضُ الرَّأسِ وَ اللِّحيَةِ الَّذِي كانَ يَلطَمُ النُّحاسَ وَ كانَ عِندَهُ عِندَ اشتِرائِها وَ اللهُ اعلَم. 2
احتمالاً فرشتهاى كه حميده خاتون را حراست مىكرده است، همان شخص سپيدمو بوده كه نمىگذاشته بردهفروش متعرض ايشان شود و همان فردى بوده است كه هنگام خريدن آن حضرت حضور داشته و خداوند داناتر است.
گفتنى است فرشتگان يا برخى از آنها مىتوانند به اذن الهى به صورت انسان درآيند كه در ماجراى حضرت مريم(س) به اين موضوع اشاره شده است. 3 نكتۀ ديگر آنكه حتى اگر حدس ملا صالح مازندرانى درست باشد، گوياى تمام حقيقت نيست؛ چرا كه در روايات از «ملائكه» و «املاك» به صيغۀ جمع، سخن به ميان آمده است نه ملك و اين نشان مىدهد كه نمىتوان حراست از بانو حميده را تنها به همان شخص سپيدمو منحصر كرد.