28است نسبت به جايگاه حكمت نظرى. و اگر انسان به اين موارد توجه داشته باشد خيلى از اسرار براى او مكشوف مىشود.
به كاربردن تركيب روح حج يك نوع تشبيه است و همان طور كه انسان يك جسم و يك روح دارد، براى حج نيز جسم و روح در نظر مىگيريم اما حج يك شىء متعين خارجى نيست و تشبيه معقول به محسوس است. خداوند در مورد روزه مىفرمايد اعمال مربوط به روزه را انجام دهيد شايد به تقوا نائل شويد زيرا كاربرد«لعلّ» در آيه به اين نكته اشاره مىكند كه شايد بعضى به مقصد مىرسند و بعضى نمىرسند. هيچ حكمى از احكام تشريعى الهى بدون حكمت نيست. هم چنين وضع احكام، حكمت و فايدهاى براى خداوند ندارد، اما حكمتى و فايدهاى براى بندگان دارد. پس منظور ازسرّ همان فايدهاى است كه خداوند براى بندگان در نظر گرفته است و هر كسى بسته به مقدار آگاهى اش از احكام و عبادات فايده مىبرد و هرقدر معرفت انسان بالاتر برود به درجه بالاترى از درك اسرار مىرسد و اسرار حج مانند بطون قرآن در طول هم قرار دارند و هر چه معرفت انسان زيادتر شود بيشتر به كنه و عمق اسرار پى مىبرد.
اين كار پيروى از حضرت ابراهيم(ع) است و اين كه حاجى از مال خود مىگذرد و گوسفندى مىخرد و ذبح مىكند گذشتى است براى رسيدن به اخلاص است و همان طور كه حاجى انجام وظيفه مىكند و قربانى مىدهد، مسؤولين نيز بايد با يك برنامه ريزى از آن قربانىها به بهترين نحو استفاده كنند و تا وقتى كه اين همه گرسنه در جهان وجود دارد، بهتر است به نحوى از گوشت اين