26در مورد كعبه و طواف، بزرگان گفته اند كه كعبه سمبلى از عرش خداوند است كه فرشتگان به دور آن در حال طواف هستند و وقتى زائر دور خانه خدا طواف مىكند، در حقيقت دارد هم سو و هم جهت فرشتگان مقرب درگاه الهى حركت مىكند و در او احساس پاكى و طهارتى ايجاد مىشود. اگر در حج و طواف دور كعبه اين حس در ما ايجاد شود كه همانند فرشتگان در حال طواف هستيم انسان را زنده مىكند و هم چنين اين كه اين احساس را در خود حفظ كنيم و از دست نرود، مصداق اين روايت است كسى كه حج مىگزارد مانند كسى است كه تازه متولد شده است. يا در مورد وقوف در عرفات مىگويند در آن وقوف، انسان بايد به جايگاه عرفانى خودش در هستى واقف شود و اين وقوف براى آگاهى و واقف شدن است تا انسان جايگاه خود را نسبت به آفريدگان و آفريدگار دريابد.
وقوف به معناى توقف و ايستادن نيست بلكه به معناى آگاهى و معرفت است. مشعر نيز به معنى شعور است و بايد مشاعر انسان در مشعر از حالت بالقوه به فعليت درآيد و بالاترين شعورى كه انسان پيدا مىكند شعور نسبت به خود و خالق خود است. خداوند مىفرمايد همه موجودات تسبيح خداوند را مىگويند ولى شما شعور لازم براى درك تسبيح آنها را نداريد و اگر انسان به آن شعور (شهود، علم حضورى و مكاشفه) نائل شود كه تمام موجودات تسبيح خدا مىگويند، در حقيقت به سرّ وقوف در مشعر رسيده است.
سرّ اين كه عرفات دورتر از حرم امن الهى است و مشعر نزديك تر، دليلش اين است كه انسان بايد قدم به قدم در اين راه پيش رود