18اوايل شبهاى ماه رمضان جمع كرد. او اين دستور را به شهرها بخشنامه كرد و براى خواند آن در مدينه دو امام جماعت تعيين نمود كه يكى براى مردان و ديگرى براى زنان نماز بخواند.
بخارى در كتاب تراويح، روايتى صحيح از عبدالرحمان بن عبدالقارى نقل مىكند كه گفت: در شبى از شبهاى ماه رمضان من و عمر به مسجد رفتيم. مردم را پراكنده يافتيم. عمر گفت: اگر اين مردم را بر يك قارى متحد مىكرديم، مناسبتر بود. پس از اين تصميم، مردم را بر قرائت ابىّبن كعب مجتمع كرد. بعد از اين واقعه شب ديگرى با هم به مسجد رفتيم و ديديم كه مردم با قرائت امام نماز مىخوانند. در اينجا عمر گفت: اين چه بدعت خوبى است.
محمد بن سعد در شرح حال عمر در جلد سوم طبقات مىنويسد: او اولين كسى است كه شبزندهدارى و نمازهاى مستحب ماه رمضان را به صورت نماز تراويح رايج كرد و اين امر را به وسيله بخشنامه به تمام شهرهاى مملكت اسلامى ابلاغ نمود. اين كار در ماه رمضان سال چهاردهم هجرى بود. او در مدينه دو قارى (امام جماعت) قرار داد كه يكى براى مردان و ديگرى براى زنان نماز بخواند.
ابن عبدالبر هم در شرح حال او در استيعاب مىنويسد: او همان كسى است كه شبهاى ماه رمضان را با نماز تراويح نورانى كرد.
سيد عبدالحسين شرفالدين در مقام ايراد به آنان كه اين كار را توجيه مىكنند مىگويد: گويا اينان - كه خداوند از خطاهاى آنها و ما درگذرد - اين گونه پنداشتهاند كه او با نماز تراويح خود، كمبود حكمتى را جبران كرده است كه خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) از آن غافل بودهاند و خودشان از خداوند در قانونگذارى سزاوارترند.
خداى سبحان مستحبات ماه مبارك رمضان را از قيد جماعت آزاد گذاشته تا بندگان با خلوت كردن با خدا تا جايى كه حالت روحى و