50
اَلْحَرٰامَ قِيٰاماً لِلنّٰاسِ » ؛ 1 و ديگرى: «هَدْياً بٰالِغَ الْكَعْبَةِ »؛ 2 دربارۀ علت اين نامگذارى چند قول مطرح است:
الف: كعبه بهصورت مربع است و در زبان عربى معمولاً به خانههاى چهارگوش و مربع، كعبه اطلاق مىشود. امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«كعبه را از آن جهت كعبه نام نهادهاند كه چهارگوش است. علت چهارگوش بودنش نيز آن است كه درمقابل بيتالمعمور است كه آن هم چهارگوش است.
بيتالمعمور چهارگوش شده، چون در برابر عرش است كه آن هم چهارگوش است. عرش چهارگوش شده چون كلماتى كه اسلام برآنها استوار است چهار كلمه است: سبحاناللّٰه، الحمد للّٰه، لا إله إلّااللّٰه و اللّٰه اكبر.» 3
بنابراين چهارگوش بودن كعبه بدين دليل است كه عرش خدا چهارگوشه دارد و هر گوشهاى بر اسمى از نامهاى الهى استوار شده است.
اين نامها يا به عبارت ديگر تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير اركان اسماء الهى، اسماء محيط و امهات اسماء محسوب مىشوند و تحت اسماء جمال و جلال مىگنجند. از آنجا كه اين اسماء چهارگانه بر اسماء ديگر الهى احاطه و هيمنه دارند، طبعاً كعبه هم احاطه بر زمين خواهد داشت.
ب: در زبان عربى به وسط هر چيز، كعبه مىگويند. از آنجا كه خانه خدا و بيتاللّٰه الحرام در وسط دنيا قرار گرفته است، به آن كعبه مىگويند. گروهى از يهود نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و دربارۀ بعضى مسائل از ايشان سئوالاتى پرسيدند. يكى از آنها پرسيد: چرا به كعبه كعبه مىگويند؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «لأنّها وسط الدنيا»؛ 4 «زيرا كعبه در وسط دنيا قرار گرفته است.» مسأله دحوالأرض مؤيدى بر اين سخن است؛ زيرا كه زمين از كعبه انبساط و گسترش يافت.
بر اين اساس كعبه مركزيت داشته، اساس و پايه اين كره خاكى است، از اين رو مادامى كه كعبه باقى است، زمين و دنيا هم وجود دارد، يعنى پيدايش دنيا از كعبه است و پايدارى و بقاى آن هم وابسته به اوست.