39را نهايتاً به على عليه السلام برسانند و اين بخاطر اوج عرفان ايشان و اوج بلنداى زهد ايشان در مسائل عرفانى است. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در حديثى فرمودند: (انا مدينه العلم و على بابها) 1يعنى راه رسيدن به علوم پيامبر از على عليه السلام مىگذرد.
دكتر ابوالوفا غنيمى تفتازانى استاد دانشگاه قاهره و شيخ طريقت در مقدمه كتاب خود بر كتاب وسايلالشيعه مىنويسد: مشايخ و اصحاب طريقت مانند رفاعى، بدوى، دسوقى و گيلانى از اجلۀ علماى اهل سنت در طريقت خود به ائمه اهل بيت و از طريق آنها به امام على عليه السلام و از او به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم استناد مىكنند زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: من شهر علمم و على عليه السلام دروازۀ آن.
* * *
احمد بن حنبل كه يكى از پيشوايان مذاهب اربعه فعلى مى باشد و فقه كشور عربستان هم منبعث از اين شخص است در مورد حضرت على عليه السلام حرف جالبى دارد و مىگويد:
تمام خلفا اعتبار خودشان را از مقامشان گرفتند ولى حضرت هيچ زينتى از مقام خلافت نگرفتند بلكه به مقام خلافت زينت داد. 2
بنابراين متوجه مىشويم كه اين پرسش كه در ابتداى درس دوم مطرح شد مبنى بر اينكه حضرت چرا در برابر خلفا قيام نكرد و بايد با آنها مىجنگيد و حق خود را مىگرفت از اساس پرسشى غلط است چرا كه حضرت وحدت را مهمترين مسأله در آن شرايط مىدانستند، از طرفى مقام خلافت الهى چيزى نبود كه كسى بتواند از ايشان غصب كند همچنان كه در طول اين 25 سال حضرت اقدامات الهى و خليفة اللهى بسيارى انجام دادند كه به آنها به طور فشرده اشاره شد. اما اين كه گفته شده در زمان خلفاى سه گانه ما تماماً شاهد فتوحات اسلامى هستيم ولى در زمان على عليه السلام اين مسأله متوقف شده و مردم دچار جنگ داخلى و ركود اقتصادى و اجتماعى شدند هم حرف درستى نيست.