21روايات شأن نزول در اين مورد آنقدر زياد است و در عين حال فقط در مورد حضرت على عليه السلام است كه خاص بودن آيه در مورد يك نفر را تأييد مىكنند.
اشكال ديگرى كه شايد اينجا لازم باشد به آن بپردازيم و در عين حال ممكن بود به ذهن هر كسى بيايد اينكه چطور مىشود حضرت على عليه السلام در نماز حواسش متوجه خدا نيست، شخصى كه آنقدر در نماز متوجه خداست كه تيرى را كه در پايش رفته فقط مىگويند در حين نماز مىشود از پايش خارج كرد چون آن موقع احساس درد نمىكند.
آيا مىشود كه اينجور حواسش پرت شود و به دادن زكات مال بپردازد؟
در پاسخ اين سؤال بايد گفت: كه توجه توأمان حضرت به نماز و زكات باهم منافاتى ندارد و اتفاقاً اين برگرفته از دستورات قرآنى است.
در قرآن نماز و زكات عدل هم آمدهاند و هرجا سخن از نماز است بلافاصله به بحث زكات و اهميت آن هم تأكيد شده.
«لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاٰةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكٰاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللّٰهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئٰاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ...». 1
اشكال ديگرى كه از ديرباز اهل سنت به اين آيه مىگيرند و بيشتر به يك عدم پذيرش عمدى و فرافكنى شبيه است، تا اشكالى كه برخاسته از دانستن موضوع است، و تا به امروز هم مطرح مىكنند اين است كه ولايت در آيات مورد نظر به معنى (دوستى) است.
اما اين مفهوم با آيات و هدف پيامبر و تمامى آنچه توضيح داده شد تناسبى ندارد.
آيا دوستى در آيۀ مد نظر با ادامه آيه كه مىفرمايد (وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاسِ) خداوند تو را از دست مردم حفظ مىكند جور درمىآيد؟
اشكال ديگر كه در عصر ما خيلى روى آن صحبت مىشود اين است كه مسأله غدير خم را حضرت بايد در مكه و منا مىگفتند نه در غدير خم هنگامى كه مسلمانان از