12و چيرگى در اين كار ندارند، نبايد به اين بهانه كه «نوشتن ما به چه كار مىآيد و چه ارزشى دارد؟» از نوشتن كوتاهى كنند. چه بسا نوشتههاى معمولى و حتى كمارزش امروز، در آينده، هم ارزش پيدا كند و هم در تكميل خلأ در تابلوهاى تاريخنگارى آيندگان، مؤثّر باشد. در مجموع، شايد بهترين سوغات سفر حج، «سفرنامه» باشد كه خاطرات شيرين ايّام ديدار از دو حرم را همواره زنده نگاه مىدارد، هم براى خود زائر، هم براى ديگران.
* * *
سفرنامهاى كه مىخوانيد، به حج سال 1374 ش. مربوط مىشود. نه فقط نقلِ روزانۀ حوادث و ديدارها و مشاهدات در اماكن است، نه تجزيه و تحليل مناسك و اسرار و رموز حج، نه گزارشى رسمى از اين سفر، بلكه تلفيقى از همۀ اينهاست. از اين رو، قلم گاهى در عمق پيش مىرود، گاهى در سطح و طول. گاهى روى جزئيّات، درنگى بيش از حدّ معمول دارد، گاهى از قضايايى بسرعت مىگذرد. مىكوشد در كنار همۀ نگرشها و يادها، حج اين سال را نيز، تا حدّى گزارش دهد. خيلى روشن است كه قويترين تيم عكّاس، فيلمبردار و خبرنگار هم نمىتواند همۀ حج را به تصوير و گزارش كشد، تا چه رسد به قلم ناتوانِ يك فرد، با همۀ محدوديّتهايش در رفتن و حضور يافتن و ديدن و شنيدن. پس انتظار فوقالعادهاى هم نبايد از اين سفرنامه داشت.