51و از آسمان محاذى آن، پس آن مُجيب از زمين عنصر شريف [6 - ب] و مادۀ لطيف آن حضرت بود - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم - پس از آن مدحو 1 شد زمين يعنى گسترده شد از كعبه و در مدفن شريف. گفتهاند: در توفان نوح - عليهالسّلام - آن موضع را موجِ آب از زمين كعبه جدا ساخته به خاك طيّبۀ طيبۀ مدينه انداخته و بعد از آن، آن حضرت در آن موضع ساكن شده و در همان محل شريف مدفون گشته - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم.
پس شرف كعبه و آن موضع شريف به سبب وجود شريف آن حضرت بوده باشد از آن خاك پاك. ليكن مخفى نيست كه اگر چه ابتدئاً از حيثيّت ايجاد آن حضرت از آن خاك پاك يعنى خاك كعبه و آن موضع يكرنگ بوده باشد اما انتهائاً به جهت اختصاص آن موطن شريف به ضمّ اعضاى نظيف و جسد لطيف آن حضرت، آن را مزيد و فضيلت ظاهر و باهر است بر كعبه - واللّٰه اعلم.
و نيز وارد شده كه رسول - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم - دعا كرده و گفته كه:
«اى پروردگار من، همچنان كه بيرون كردى مرا از جايى كه دوستترين جايها بود نزدِ من، ساكن گردان مرا در جايى كه دوستترين جايهاست نزدِتو.»
پس از آن ساكن گردانيد آن حضرت را در آن زمين با سكينه و تمكين. از اين حديث معلوم شد كه مدينه عنداللّٰه احبّ بوده باشد از مكه و ظاهر است كه بعد از علم اين معنى نزد آن حضرت نيز احب شد پس «احبّه عند اللّٰه و عند رسوله - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم» از آن لازم مىآيد - واللّٰه اعلم.
لهذا فرض ساخته بر رسول - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم - اقامت مدينۀ پرسكينه را و آن حضرت نيز - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم - تحريض و حث 2 نموده بر اقامت مدينه و بر مودّت در آن محل بر سكينه اقتدائاً به صلى اللّٰه عليه و آله و سلم.
اين است بعضى از آنچه در تفضيل مدينه گفتهاند بر مكه زادهما اللّٰه شرفاً اما آنهايى