44مىفرمايد: در حقّ مردمى كه مهاجرت كردهاند هر آينه فرود مىآريم و جاى مىدهيم در دنيا ايشان را در منزل حسنه، يعنى در منزل خوب و مراد مدينه است.
الخيره: بالتشديد الخيْرة، بالتخفيف.
الدّار: وجهش در الايمان گذشت.
دارالابرار و دارالاخيار: وجه تسميۀ ظاهر است.
دارالايمان: در حديث آمده 1 كه: «اَلْمَدٖينَة قُبة الْاِسْلاٰم وَ دار الايمان».
دارالسُنة و دارالسلام و دارالفتح و دارالهجرة: وجه تسميۀ به اين اسماء ظاهر است و نيز در حديث بعضى از اينها وارد شده.
الدرع الحصينه: رسول - صلىاللّٰه عليه و آله وسلم - فرمودهاند: «ديدم خود را در زر [هى كه] مُحكم بود و تعبير كردم آن را به مدينه.»
ذات الحجر: از جهت اشتمال او بر سنگها 2.
ذات الحرار و ذات النخل و السلقه: فتح و كسر و سكون لام محتمل است.
[و سيدة البلدان 3].
الشافيه: در حديث است كه خاك مدينه شفاست و گفتهاند كه تعليق اسماءِ مدينه بر محموم موجب عافيت اوست از حمى. و نيز آمده كه مدينه نفى ذنوب مىكند، پس او شفا و دوا بوده باشد داء ذنوب و بلاى گناه را.
طابّه 4 [همچو شامّه 5] و طيبه: همچو هيبة و طيّبه همچو صيبه و طايب [4 - ب] همچو كاتب، اين هر چهار اسم اخواتاند لفظاً و معناً مختلفاند 6. صيغه و مبناى اين اسمها 7 همه در حديث وارد شده است. وجه تسميۀ طهارت و خوشى آن محل شريف است به سبب حلول طيب طيّب او - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم.