80
12 . لَضَرْبَةُ عَلِىٍّ يَومَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبٰادَةِ الثّقْلَيْن». 1
شوّال سال پنجم هجرت، مشركين مكه با همدستى يهوديان مدينه با مردان جنگى و ساز و برگ كامل به سمت اين شهر حركت كردند. اين خطر بزرگ كه با توطئۀ منافقين داخل مدينه و گرسنگى و ترس شديد مسلمين قرين شد، سبب تزلزل بسيارى از ياران پيامبر گرديد.
در اين لشكركشىِ بزرگ كه حضور «عمرو بن عبد وَدّ» (شجاعترين عرب كه بهتنهايى با هزار مرد جنگى مقابله مىكرد) جوّ رعب و وحشت را بر مسلمين حاكم كرده بود، تنها و تنها شجاعت على عليه السلام به مسلمين روحيه بخشيد و دل رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله را شادمان كرد و آن چيزى جز مقاتله با عمرو نبود. در اين هنگام نبىّ گرامى فرمود:
«بَرَزَ الإِيْمٰانُ كُلُّهُ إِلىَ الشِّركِ كُلِّهِ»؛ «همۀ ايمان با همۀ شرك روبرو گرديد.»
و پس از كشته شدن عمرو بن عبد وَدّ به دست اميرالمؤمنين عليها السلام بنابر نقل متواتر شيعه و سنى، پيامبر فرمود:
«لَضَرْبَةُ عَلِىٍّ يَومَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبٰادَةِ الثّقْلَيْن». 2«همانا ضربت على عليه السلام در روز خندق، از عبادت جن و انس برتر بود.»
13 . جنگ خيبر
خيبر، مركز بسيارى از توطئهها توسط يهوديان بر ضدّ مسلمانان بود؛ بدين سبب در سال هفتم هجرت، رسول خدا صلى الله عليه و آله به فكر فتح «خيبر» در دويست كيلومترى مدينه در شمال غرب اين شهر افتاد. اين قلعه پايگاه محكم آنان و متشكل از هفت قلعۀ تو در تو بود. پيامبر به همراهى 1600 تن از ياران، اين منطقه را محاصره كردند.
طولى نكشيد كه لشكرى را به فرماندهى ابوبكر براى فتح خيبر فرستاد. او بدون هيچگونه پيروزى بازگشت. دفعۀ دوم، لشكر را به عمر سپردند او نيز كارى از پيش نبرد.
پيامبر فرمودند: