17حاجى نجم الملك منجّمباشى كه از معلمين دارالفنون است و بعضى اطلاعات از هندسه دارد امّا ناقص، فقط چيزى كه او را جلوه مىدهد، ريش انبوه و فلفل نمكى است، مأمور به بستن سدّ اهواز شد، تفصيلى هم در اين باب، امين السلطان نوشت كه در روزنامه بنويسم.
من از حالا عقيدۀ خودم را مىگويم:
اوّلاً نجم الملك مرد بستن اين سد نيست، البته دويست هزار تومان به گردن دولت خرج مىاندازد، يا كليۀ سد بسته نخواهد شد يا اگر هم چيزى ساخته شود در طغيان رود كارون معدوم مىشود، خلاصه به من چه؟» ابتدا در اوايل سال 1299ق. براى برآورد هزينۀ ساختمان سد اهواز به همراه چند نفر مهندس به خوزستان رفت و پس از برآورد مخارج آن به تهران بازگشت.
اعتماد السلطنه در يادداشتهاى خود مىافزايد:
20ربيعالاوّل 1306ه . ق. قبل از نهار وليعهد - نايب السلطنه و وزرا در حضور بودند، و قرار بستن سد اهواز را مىدادند، نجم الملك پنج هزار تومان عجالتاً خواهد گرفت و مىرود».
با توجّه به آگاهىهاى علمى و تجربههاى سودمند نجمالملك، مىتوان نتيجه گرفت كه بخشى از اظهارات محمّدحسن خان اعتماد السلطنه در ناتوان جلوهدادن وى، به رقابتهاى سياسى و يا حسادت نسبت به او بر مىگردد!
ميرزا عبدالغفار خان آنگونه كه خود نوشته است، در بيست و دوّم شعبان سال 1296ه . ق. از تهران به سوى مكّه حركت و در جمادىالأخرى سال 1297ه . ق. نيز به تهران باز مىگردد.
برخى از شهرها و مناطقى كه مسير رفت و برگشت وى را مشخص مىكند عبارتند از:
تهران، خانقين، عتبات، بغداد، بصره، قشم، هرمز، جدّه، مكّه، مدينه، نجف، تهران.
شايان ذكر است كه نامبرده از بسيارى شهرها و روستاها و مناطق، به ويژه راه جبل كه از راههاى معروف عراق به حرمين شريفين بوده، گزارشهاى جامع، كوتاه و دقيقى ارائه مىدهد كه بسيار قابل استفاده است.
سفرنامه با اين جملات آغاز مىشود:
«بسم اللّٰه الرحمن الرحيم، مختصرى است در شرح سفر بيت اللّٰه الحرام، خانه زاد بعد از استيذان و مرخّصى از خاك پاى مبارك همايون اعلا، در بيست و دوّم شعبان 96 به عزم زيارت بيت اللّٰه الحرام بيرون رفت و در چهاردهم جمادى الاخرى 97 به طهران بازگشت نمود و آنچه