36اين نامههاى متعدّد كه نزديك به تواتر است؛ چه هدفى را تعقيب مىكنند؟
يقيناً حضرت در اين نامهها به يكى از حقوق رهبرى اشاره مىكند و آن اين كه تمام مسلمانان پس از كسر مؤونۀ زندگى، بايد 15 درآمدهاى مشروع خود را به رهبر بپردازند تا او بتواند بر اثر توان مالى بهتر به توسعۀ اسلام و ادارۀامور تبليغى وتعليمى بپردازد. در هيچ يك از اين نامهها امر به جهاد نشده تا منظور از غنائم، غنيمت جنگى باشد.
زيرا جهاد اسلامى بايد به امر پيامبر ياامام صورت گيرد و هرگز مردم حق ندارند به جهاد ابتدايى (نه دفاعى)بپردازند. امام شافعى و امام احمد آشكارا مىگويند جهاد بدون اذن امام يا اذن كسى كه از طرف او مأمور به جهاد است، انجام نمىگيرد.
همچنين معتقدند عمليات كوچك در جهاد نيز مانند هماوردطلبى بدون اذن امام جايز نيست،مثلاً در جايى كه دو لشكر در برابر هم صف آرايى كردهاند، مسلمان مجاهد حق ندارد بدون اذن امام گام به ميدان نهد و مبارز بطلبد و تن به تن بجنگد اين هم 1 اگر واقعاً نامهها ناظر به جهاد ابتدايى با دشمن بود، بايد حضرت در اينجا نحوۀ تقسيم اموال را به صورت مشروح بنويسد آيا سهم سواره نظام با