33گرفت آثار خير و بركت از آن حضرت نمايان شد و خشكسالى از سرزمين بنىسعد رخت بربست.
به روايت تاريخ الخميس 225/1 حليمه درمورد خصوصيات كودك قريش مىگويد: هيچ چيز نزد او مبغوضتر از اين نبود كه بدنش نمايان شود، وقتى لباسش را از بدنش درمىآوردم فرياد مىزد تا آنكه او را مىپوشاندم. هرگز گريه نكرد و هيچگاه بداخلاقى ننمود. روزى از من خواست اجازه دهم همراه برادرانش به صحرا برود. من او را تميز و آماده رفتن نمودم و گردنبندى از مهرههاى يمن براى محافظت بر گردنش آويختم. او خشمگين شد و گردنبند را پاره كرد و كنار انداخت و گفت: «مادر جان دست نگهدار! با من كسى است كه مرا محافظت مىكند».
بازگشت به آغوش مادر
به روايت ابناسحاق 173/1 پس از دو سال كه دوران شيرخوارگى پيامبر تمام شد حليمه او را به مكه نزد مادرش آمنه آورد ولى تمايل نداشت وى را به خانوادهاش بسپارد، چون باعث خير و بركت در زندگيشان بود. آمنه به حليمه گفت من از وبا بر فرزندم بيمناكم او را ديگر بار به صحرا بازگردان. حضرت مدت پنج سال در باديه به سر برد. سپس حليمه او را به مكه آورد و به مادرش سپرد.
به روايت ابناسحاق 177/1 رسول خدا(ص) شش ساله بود كه همراه مادرش آمنه براى ديدار اقوام و دايىهاى خود به يثرب رفت. آمنه در بازگشت از مدينه در ابْواء درگذشت و پيامبر همراه امُّاَيمَن كنيز پدرش به مكه آمد و از اين به بعد نزد جد خود عبدالمطلب زندگى كرد.