12بشناسد، به آسانى به آلودگى تن نمىدهد. مگر نه اينكه خداوند انسانها را گرامى داشته و فرموده است: وَ لَقَدْ كَرَّمْنٰا بَنِي آدَمَ (اسراء:70)؛ پس چرا آدمى از گناه كناره نمىگيرد؟ چرا آدمى كرامتش را زير پا مىنهد و گناه خويش را كوچك مىشمارد؟
مگر رسول الله(ص) نفرمودهاند:
مؤمن گناهش را آنچنان مىنگرد كه گويى او در زير سنگ بزرگى قرار گرفته و ترس آن دارد كه آن سنگ بر سر او فرود آيد، ولى كافر گناه خود را چون پشهاى مىنگرد كه از كنار بينىاش عبور كند. 1
مگر آدمى نمىداند كه زندگىاش، خواه نيك و خواه بد، پىآمدهايى در دنيا و آخرت دارد و اعمال او چون بذرى است كه در جهان كاشته مىشود؛ اگر بذر گلى باشد، گلستان و اگر دانه خارى باشد، خارستان پديد مىآورد، مولوى مىگويد:
اين جهان، كوه است و فعل ما ندا
سوى ما آيد نداها را صدا
t
هر رفتار و كنشى به حقيقت با واكنشى همراه است. خداوند قهّار مىفرمايد: مِمّٰا خَطِيئٰاتِهِمْ أُغْرِقُوا ؛« آنها به خاطر گناهانشان غرق شدند.» (نوح:25)