26 معناى زندگى يك نفر «پول» است يعنى جهت اصلى زندگى او براى رسيدن به پولِ بيشتر است، يعنى او منفعتِ «پول درآوردن» را بيشتر از منفعت هرگونه تلاش و فعاليت ديگر مىداند.
معناى زندگى يك نفر «زن و بچهاش» است، يعنى بيشترين تلاش فكرى، روحى و رفتارى او براى ارتباط با خانوادهاش مىباشد؛ يعنى او احساس خوشايندى را كه از ارتباط با آنها دارد بر منافع ديگر ترجيح مىدهد.
معناى زندگى يك نفر «شغل و كارِ» اوست يعنى اگر شغلش را از دست بدهد، ديگر هيچ مسأله و موضوعى نيست كه فكر و روح و رفتار او را به حركت و تلاش وا دارد.
زندگىِ برخى «بى معنى» است، زيرا هيچ موضوعى در زندگى نيست كه براى آنها اولويت و اهميتى بيشتر از ديگر موضوعات داشته باشد. بنابراين هر روز به روزمرهگى و رفع نيازهاى اوليه جسمى و روحى مىگذرد. اينها دورنمايى از زندگى ندارند، زندگى آنها جهت خاصى ندارد و هيچ نقطه روشن و قابل اتّكايى نيز در آينده آنها بهچشم نمىخورد.
معنى زندگى شما چيست؟ چه چيزى در زندگى شما نقش محورى را بهعهده دارد و اگر از بين برود ديگر