25
پاسخ فعاليت اول
«زندگى» يعنى حركت فكرى، روحى و رفتارى براى رسيدن به يك هدف.
زنده بودن و مرده بودن هر موجود به حَسَب خودش است، و ملاك زنده بودن اين است كه آثار خاصى را از خود بروز دهد. مثلاً وقتى مىگوييم «زمينِ زنده» يعنى زمين گياه خود را بروياند و سرسبز گردد، برخلاف زمينِ مرده كه اين اثر از آن ظاهر نمىشود. همچنين زنده بودن يك سخن به اين است كه سخن اثر مطلوب را در شنونده بگذارد و «سخنِ مرده» آن سخنى است كه چنين نباشد.
زنده بودن انسان عبارت است از اينكه در مسيرى قرار داشته باشد كه بهسوى كمال حركت كند، مثل اينكه داراى عقل، منطق و روحيهاى سالم و رفتارى متعادل باشد. از آنجايى كه دين باعث مىشود فكر، روح و رفتار انسان در جهت كمال قرار گيرند و فعال شوند، قرآن، دين را حيات بشريت خوانده است. 1«معنى زندگى» يعنى جهتدار شدن زندگى به سوى هدفى كه بر اساس محاسبات عقلى، منفعتى
بيشتر از اهداف ديگر دارد.