32گويى گذشتگان زندگانى در بدن آيندگان وپدران زندگانى در اجساد فرزندان هستند. 1
  ايشان در ادامه برخى مسلمانان را نيز مانند ساير ملتها اسير اين توهمات و مبتلا به مرض سلف گرايى در فهم امور دينى و حيات اجتماعى مىداند: 
  چون فهم كتاب وسنت را مقيد به فهم صحابه كرده و مبتلا به جمود عقلى شدهاند، به گونهاى كه اگر با يكى از آنها مذاكره كنى، دائماً به زبان ابن تيميه سخن مىگويد و پيوسته براى تو از اقوال گذشتگان نقل مىكند. آنان مذهبشان را مبتنى بر عقل نمىكنند، بلكه تكيه گاهشان را نقل قرار مىدهند. از اين رو از بحث عقلى و مناظرۀ فكرى مىگريزند و تنها بر مسائلى تكيه مىكنند كه نصّى قطعى يا ظنى بر آن اقامه شدهباشد. آنچه در نظر آنان پسنديدهاست، قيل و قال گذشتگان است و آنها زبان گذشتگاناند و در رابطۀ عقل و نقل مىگويند كه نقل اساس هر فكر و انديشهاى است و عقل،