68سركوبى خائنان و دشمنان اسلام دعوت مىنمود. 1امام حسن مجتبى عليه السلام هرگز در بيان حق و دفاع از حريم اسلام نرمش نشان نمىداد. مناظرات و احتجاجهاى مهيّج و كوبندۀ حضرت مجتبى عليه السلام با معاويه و طرفداران او نظير: عمرو عاص، عتبة بن ابى سفيان، وليد بن عُقبه، مغيرة بن شعبه و مروان حكم نشانگر اين مدعاست. بايد دانست كه حضرت مجتبى عليه السلام پيشقدم براى انجام صلح نشد، بلكه در واقع صلح تحميلى را پذيرفت. هر كس ديگر هم اگر جاى حضرت و در شرايط او قرار مىگرفت، چارهاى جز قبول صلح نداشت، زيرا هم اوضاع و شرايط خارجى كشور اسلامى و هم وضع داخلى عراق و وضعيت نيروهاى كمك كننده به حضرت، هيچ كدام مقتضى ادامۀ جنگ نبود. خود حضرت مىفرمود: اگر يارانى داشتم كه در جنگ با دشمنان خدا با من همكارى مىكردند، هرگز خلافت را به معاويه واگذار نمىكردم، زيرا خلافت، بر بنى اميه حرام است. 2حسين بن على عليه السلام در واقع، برنامۀ برادر ارجمند خود را ادامه داد، زيرا حضرت مجتبى عليه السلام با كمال شهامت، خردهگيرىهاى كوتهفكران و عناصر افراطى را تحمل كرد و با امضاى قرارداد صلح كه ناشى از شناخت واقعيتهاى زمان بود، به تدريج زمينۀ انقلاب را فراهم ساخت و افكار عمومى را آماده نمود، آنگاه كه زمينه كاملاً آماده شد، حسين بن على عليه السلام ابتكار عمل