195مناسبات خود با شيعيان نهايت درجۀ پنهانكارى را رعايت مىكرد. به واقع كه امام هادى در عصر متوكل سختىهاى فراوانى را تحمل نمود آنگاه كه متوكل بارگاه ابا عبداللّٰه الحسين را چندين بار تخريب كرد و به دستور او در سال 243 هجرى از مدينه به سامرا تبعيد شد تا زير نظر و كنترل دستگاه خلافت باشد. در مدت 15 سالى كه با متوكل عباسى معاصر بود از طرف اين خليفۀ گستاخ و سنگدل برخوردهاى اهانتآميزى با ايشان صورت مىگرفت، امّا شخصيت ممتاز معنوى حضرت به حدى بود كه غلامان و درباريان را مجذوب خود مىساخت و او را به دستور خليفه مجدداً با احترام به خانهاش باز مىگرداندند، امّا بلافاصله به بهانۀ اينكه وى زمينهساز قيام و شورش بر ضد خليفه است و از سوى پيروانش در قم و جاهاى ديگر به او پول و نامه مىرسد، شبانه به خانهاش مىريختند و تفتيش مىكردند و امام را با وضعى نامناسب به قصر متوكل مىبردند. در چنين شرايط بحرانى، هيچ زمينهاى براى قبضۀ قدرت سياسى نبود. در نتيجه امام هادى عليه السلام رسالت خود را در دفاع از ماهيت اسلام و جهاد فرهنگى مىدانست و كار مهم او تربيت نسلى از راويان برجسته و ترويج كنندگان فرهنگ اهل بيت و مقابله با گرايشهاى انحرافى و بدعتهاى دينى و غُلات بود. وى دانش فراوان و كمالات ارزندهاى داشت و همۀ علويون او را به پيشوايى، فضيلت و بزرگى قبول داشتند. او مثل نياكان خود، گنجينۀ دانشهاى الهى و معارف دينى بود و راويان بسيارى خوشهچين خرمن علوم وى بودند، احاديث او را مىشنيدند